سلام
بهترین و اصولی ترین و سازگارترین و عملیاتی ترین تمهید برای کنترل و بهره برداری صحیح از سیلاب در حال حاضر از نظر علمی و فنی و در بیشتر کشورهای دنیا سلسله عملیات های آبخیزداری شامل احداث بندها و حفره ها و سدهای کوچک و متوسط عمدتا در بالادست رودخانه هاست و نه احداث سدهای مخزنی بزرگ برقابی!!!
بنا بر اطلاعات بنده سدهای مخزنی بسیار بزرگ که بیشتر به جهت تولید برق احداث می شوند به جهت مشکلات عدیده ی زیست محیطی و هزینه ی بسیار بالا برای احداث و بهره برداری و احتمال خطرات عمده به جهت زله و شکست و . در حال کنارگذاشته شدن در سراسر دنیاست مگر به دلایل غیر علمی و انگیزه های خاص!
به نظر بنده اولویت های مقابله با سیل ابتدا می بایست افزایش پوشش گیاهی حوزه ی آبریز رود و سپس انجام سلسله عملیات های آبخیزداری در بالادست رود و در صورت نیاز در آخر احداث سدهای بزرگ مخزنی باشد!
با تشکر
سلام
بله،
اگر تلاش شود که در بازار ظابطه حکمفرما باشد و نه رابطه و فضا رقابتی شود بخش بسیار بزرگی از مشکل خود به خود حل خواهد شد.
یعنی مثلا یک کارگاه یا شرکت نتواند صرفا از طریق مثلا داشتن رابطه های خاص یا نبود استانداردهای سفت و سخت و یا ناآگاهی مردم کار بگیرد و مثلا یک کولر آبی را با همان فن آوری 60 سال پیش تولید کند و مهم ترین شیوه ی دستیابی به کار بیشتر، کیفیت بهتر باشد آن گاه شاهد رشد افراد خلاق و جذب هر چه بیشتر متخصصین دانشگاهی به طور طبیعی به بازار کار خواهیم بود.
چون شرکت ها ناگزیر به ارائه ی کالای با کیفیت و با فن آوری بالاتر هستند و در نتیجه مجبورند به سمت افرادی روند که صاحب دانش مربوطه هستند.
همان اتفاقی در تمام کشورهای صنعتی در حال رخ دادن است.
یا حق
سلام
در خبرها دیدم که متاسفانه با روایت آمار ارائه شده ی شخصی در مورد ارتباطات و فرزندان نامشروع توسط برخی خبرگزاری ها به تمسخر این شخص پرداخته و زحمت یک جستجوی کوچک را نیز به خود نداده اند.
بهتر است به جای تمسخر و ریش خند و فارغ از توجه به گوینده ی سخن به خود سخن پرداخته و اگر پاسخی هست، مبذول داریم.
آماری که ایشان در مورد فرزندان نامشروع در سطح دنیا ارائه نموده اند نزدیک به واقعیت است.
این آمار به راحتی به جستجوی معادل انگلیسی کلیدواژه های مورد نظر در اینترنت قابل دستیابیست.
یا حق
پ ن:
برای مثال در آدرس زیر مربوط به دانشگاه ییل در آمریکا
https://yaleglobal.yale.edu/content/out-wedlock-births-rise-worldwide
سلام
با خروج شرکت پژو-سیتروئن از ایران وضعیت امروز صنعت خودرو هم یک جورهایی شبیه وضعیت فاز 11 پارس جنوبیست!
حدود دو دهه است که توتال، ایران را برای توسعه ی این فاز سر کار می گذارد و مسئولان ما به خود نمی آیند!
نمی دانم چرا هیچ کس از ابتدا فکر نکرد که توتال بعید است که با کار در میدان گازی ایران، درآمدهای خود از سرمایه گذاری در میدان گازی قطر را تحت اشعاع قرار دهد!
والله اعلم
سلام
بله، سیل را شما نیاورده اید ولی استاندار بی خیال را شخص شما آورده اید و شخص شما با وجود اطلاع از پیش بینی های هواشناسی برای استان گلستان و احتمال وقوع سیل به ایشان مرخصی خارج از کشور دادید!
شخص شما مسئول استاندار فارس هستید که نظارت درستی بر روی مسیرهای سیل در این ایام نداشته است!
چرا در زمانی که مدیریت سیلاب گلستان سردرگم و نامشخص است رئیس جمهور باید در تعطیلات باشد و تنها به چند تماس تلفنی بسنده کند؟!
پای کار بودن که فقط به پوشیدن لباس هلال احمر و تشکیل جلسه دادن نیست!
دفعه ی اول نیست در این کشور سیل می آید، مردم از سیل ناراحت نیستند مردم از بی تفاوتی مسئولان و عدم مدیریت پیشگیرانه ی شما ناراحتند!!!
یا حق
توی اینستاگرام بودم که کلید explore رو همین جوری زدم یکی از مطالبی که اومد و حتما هم تصادفی هست! عکسی بود از صفحه ی خانم مسیح علی نژاد با این سوال بالا!
گفتم بهتره از خود آقای فردوسی بپرسیم که نظرشون چیه، گشتم و مطالبی پیدا کردم که پای عکس صفحه ی خانم علی نژاد کامنت بذارم که دیدم مسدود شده ام!
یادم نمی یاد کی به صفحه ی ایشون سر زدم و چی گفتم ولی همین رو مطمئنم که همیشه سعی ام این بوده که مودبانه صحبت کنم ولی ظاهرا این خانم پر مدعا تحمل حرفای مودبانه مخالف نظراتشون رو هم ندارن!
حالا این متن خانم علی نژاد و جواب بنده:
ادامه مطلب
سلام
1- قبل انقلاب تمایلی از سوی بانوان برای حضور در ورزشگاه ها به آن صورت نبود!
2- مقایسه یک جمع چند ده هزار نفری و در آزادی صدهزار نفری با یک جمع چند نفری که لحن صحبت خود را به سرعت متناسب با حضور بانوان می کند بسیار ساده انگارانه است.
اساسا در کنترل شده ترین کشورها هم این جمع های چند ده هزار نفری در بسیاری مواقع از کنترل خارج می شوند، شاید دلیل عدم ساخت ورزشگاه هایی با گنجایش شبیه ورزشگاه آزادی در این کشورها هم همین نکته باشد.
به هر حال یک راهکار ظاهرا متداول در بقیه ی جاهای دنیا قرار دادن صندلی های شماره گذاری شده در جایگاه های تماشاگران ورزشگاه ها و فروش بلیط بر اساس شماره ی صندلی و کنترل تماشاگران با دوربین های متعدد است که هنوز از سوی دولت پر مدعا که مالکیت بیشتر ورزشگاه ها را در اختیار دارد اجرا نشده است.
یا حق
سلام
یکی از دوستان مدت ها پیش در یک کارخانه ی تولید دستمال کاغذی فعالیت می کرد، ایشان می گفت صاحب کارخانه یک بسته دستمال کاغذی کوچک را برای خریداران عمده حدود 700 فاکتور می کرد اما روی جعبه ی دستمال کاغذی قیمت 2000 تومان را درج می کرد!
یک مورد دیگر از قیمت ها و تخفیف های عجیب و غریب که بنده خودم شاهد بودم و عکس هم گرفتم این بود که روی یک بستته پوشک بچه قیمت نهایی 65000 تومان خورده بود اما خود شرکت سازنده روی بسته نوشته بود این بسته را برای مدتی محدود با حدود 10 درصد تخفیف 60000 تومان به فروش می رساند و باز آن فروشگاه هم با حدود 15 درصد تخفیف قیمت را 50000تومان زده بود و در کمال تعجب به هنگام محاسبه، 47000 تومان حساب کرد!
من فکر می کنم با این وضع دست و دل بازی شرکت سازنده ی پوشک و آن فروشگاه وضع قیمت گذاری و فروش پوشک در آن شرکت سازنده شبیه همان شرکت تولید دستمال کاغذی بود که عرض کردم!!!
والله اعلم
آقای جهانگیری فراخوانی داده که ما با یارانه‌های سنگین چه کنیم، خودمان توزیع کالاهای اساسی را در قالب کوپن و سهمیه‌بندی برعهده بگیریم یا به‌طور کلی قیمت همه کالاها را آزاد و به جای آن اختلاف قیمت‌ها را به مردم به‌عنوان یارانه بدهیم؟
سلام
به نظرم جواب این سوال آقای جهانگیری از فرط وضوح مشخص نیست!
برای هزینه کرد بهتر یارانه ها از نظر بنده همچون دیگر نقاط دنیا هیچ راه مشخصی جز شناخت دقیق فعالیت های مالی مردم و بنیه ی اقتصادی آنان که دولت به بهانه های مختلف از جمله حقوق شهروندی و . از زیر بار آن شانه خالی می کند و تخصیص یارانه های متناسب با وضعیت هر فرد و در پی آن آزادسازی قیمت ها وجود ندارد!
این میزان یارانه پیدا و پنهان (به گواه موسسات جهانی در حدود 100 میلیارد دلار) و این میزان رفاه به هیچ وجه شایسته ی مردم ایران نیست!
یا حق
سلام
نمی خواهم نگاه جناحی داشته باشم اما در طول این چهل سال کارتل های بزرگ اقتصاد دولتی ما بیشتر در دست افراد نزدیک به جریان اصلاحات بوده است.
نمونه ی بارزش وزرای نخست اقتصادی این دولت در وزارتخانه هایی چون اقتصاد، نفت، کار و رفاه اجتماعی، راه و شهرسازی، صنعتف معدن و تجارت و بانک مرکزی. وزرایی که حتی برخی سابقه ی بیش از 4 دوره وزارت! و مدیریت در عالی ترین سطوح اقتصادی را در کارنامه خود داشتند که البته باید این دو دوره ی اخیر را هم بدان ها اضافه کرد!
وزرایی که گاه یک اشتباه کوچکشان سرمایه ای به اندازه ی سرمایه ی چندین بانک و موسسه ی مورد نظر آقای آزاد ارمکی را بر باد می داد و می دهد!
حال چگونه می توان باز اصولگرایان را به عنوان مقصر مشکلات اقتصادی این چهل سال دانست؟!
آیا این یک فرار به جلو نیست؟!
منطقی این است که همان افرادی که بیشترین مسئولیت های اقتصادی را در این چهل سال داشته اند جوابگوی مشکلات اقتصادی این چهل سال باشند!
یا حق
. نظر شما درباره محصولات ترار یخته چیست؟ آیا حاضر هستید از آن‌ها استفاده کنید؟
خیر،
اصولا از غذاهای مشکوک باید دوری کرد.
محصولات تراریخته هر وقت توانستند با دلایل علمی و نه صرفا توجیهات، کارشناسان منتقد را قانع کنند آن گاه ما نسبت به مصرف آن فکر می کنیم.
یا حق
استاندار کرمان گفته اند:
بله، ما هم منتظر هستیم،
سوال های زیادی باید روشن شود؟
باید روشن شود که چرا با آن همه سکو برای فیلمبرداری و مداحی آن خیابان یک طرفه و تنگ! برای این جمعیت را تنگ تر کرده بودند؟!
باید روشن شود که چرا داربست های ایست بازرسی در مکانی نزدیک به میدان آزادی و تراکم جمعیت بنا شده بود؟!
باید روشن شود که چرا داربست های امنیتی دیگر در جاهای نامناسب و غیر ایمن بناشده بود تا با ازدحام جمعیت در برخی نقاط بر روی مردم بیافتد؟!
باید روشن شود که چرا موکب های قبل از میدان آزادی در ابتدای صبح تعطیل بودند و یک ماشین به جای بطری آب، کاشی های سنگین به دست مردم می داد؟!
باید روشن شود که چرا اکثر قریب به اتفاق موکب ها از میدان شهدا به بعد بودند و از قبل از میدان آزادی تا میدان شهدا کمترین امکانات برای رفع عطش و خستگی تشییع کنندگان وجود داشت؟!
باید روشن شود که چرا در صبح تشییع پیکرها و در تنها پایانه ی مسافربری شهر کرمان و برای قریب به چندین هزار تشییع کننده از سرتاسر ایران تنها چند سرویس بهداشتی قابل استفاده بود؟!
باید روشن شود که چرا تشییع پیکرها این همه با برنامه های نامناسب برای آن شرایط، معطل شد و جمعیت در میدان آزادی متراکم شد؟!
باید روشن شود که چرا نیروهای انتظامی این قدر کم تعداد بودند و این قدر برای راهنمایی و کنترل این جمعیت توجیه نبودند؟!
باید روشن شود که چرا با مشاهده ی تراکم شدید در میدان آزادی از ورود مردم بیشتر از ورودی های این میدان به این میدان جلوگیری نشد؟!
باید روشن شود که اصلا چرا آن مسیر باریک (خیابان یکطرفه شهید بهشتی!!!!!!) برای آن جمعیت برای تشییع پیکرها انتخاب شد، آیا هیچ مسیر بهتری که به گار شهدا منتهی شود وجود نداشت؟!
باید روشن شود که در کل با توجه به جمعیت های میلیونی تشییع کننده در شهرهای اهواز و مشهد و تهران و قم چرا پیش بینی چنین جمعیت هایی در کرمان، زادگاه سردار نشده بود و اگر شده بود چرا برایش برنامه ریزی نشده بود؟!
و چندین و چند سوال بی جواب دیگر که به گمانم تمامی تشییع کنندگان و جامعه منتظر پاسخ های آن ها از مسئولین است!
یا حق
درباره این سایت